محسنمحسن، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

محسن نی نی کوچولوی مامان پریسا و بابا سعید

17 ماهگی...

امروز شنبه 17 اسفند 62. محسن کوچولو 17 ماه و 4 روزشه. . رفتن به پارک: محسن مامان ...تقریبا هر روز میبرمت پارک ... سرسره بازی میکنی و تاب سوار میشی .دوست داری خودت از پله های سرسره بالا بری ..البته هنوز به تنهایی نمیتونی مامانم بهت کمک میکنه. اگر ولت کنم که چهار دست و پا میتونی از پله بالا بری ولی خوب سر تا پات رو خاکی میکنی واسه همینم من دستت را میگیرم و بهت کمک میکنم تا از پله های سرسره بالا بری و خودت سر میخوری پایین. سرسره را خیلی دوست داری. وقتی میبرمت بیرون دیگه دلت نمیخواد برگردی خونه نزدیک خونه که میرسیم شروع میکنی به نق زدن و به سمت میدان اشاره میکنی یعنی "نریم خونه دوباره بریم بازی کنیم" خلاصه باید بغلت کنم و بیارمت...
27 اسفند 1392

16 ماهگی...

امروز شنبه 26 بهمن 92... محسن مامان 16 ماه و 13 روزش شده. این روزها خیلی کم وقت میکنم کاری به غیر از مراقبت از گل پسرم انجام بدم..آخه محسن بسیار بازیگوش شده و مدام از مبل و میز و هر چی که بتونه بالا میره و من باید مواظبش باشم که خدای نکرده اتفاقی براش نیفته .اینجوریه که کلا این روز ها فقط مشغول بچه داری هستم. خدا حفظت کنه محسن مامان.... .سرسره: چند روز پیش بردمت پارک سرسره سواری کردی. خودت به تنهایی از سرسره سر خوردی کلی کیف کردی دیگه سرسره را ول نمیکردی... .چرخیدن: دور خودت میچرخی خیلی زیاد تا اینکه از شدت سرگیجه میفتی روی زمین ودیگه نمیتونی بچرخی.. ......... از خوردن قطره آهن بدت میاد.هر وقت قطره چکان را دستمن میب...
26 بهمن 1392

15ماهگی...

امروز شنبه 14 دی 92. دیروز جمعه 13 دی 92. اول ربیع الاول گل پسرم 15 ماهش تمام شد. کوتاه کردن موها: امروز اقا محسن 15 ماه و 1 روزه شد و من  برای اولین بار خودم موهای محسن را کمی کوتاه کردم یه خورده خرابکاری شد ولی اشکال نداره ان شاالله دوباره بلند میشه. دندونای جلوی محسن را قطره آهن سیاه کرده و من از این بابت خیلی ناراحتم واقعا نمیدونم باید چی کار کنم...! فردا یا پس فردا هم باید ببرمش بهداشت برای اندازه گیری قد و وزن ان شاالله امروز پنج شنبه 26 دی 92. امروز تولد خاله بهاره... دوشنبه 23 دی با یک هفته تاخیر بردمت بهداشت. قد: 76 سانتی متر. وزن:10/100 کیلوگرم. دور سر:47/5 سانتی متر. .عکس آتلیه: بالا...
26 دی 1392

14ماهگی...

ا مروز جمعه 15 آذز 92. 2 روزه که 14 ماهگیه محسن گلم تمام شده و پسرم امروز 14 ماه و2 روزش شده. امروز محسنم را حمام بردم والان یک ساعتی میشه که خوابیده .(خواب بعد از حمام) منم فرصت دارم کمی توی وبلاگت بنویسم.البته 13 آذز هم یک چیزهایی نوشتم ولی شما یهو کامپیوتر را خاموش کردی و هیچ چیزی ثبت نشد...! .حمام: این بار هم توی حمام وقتی آب روی سرت ریختم که سرت را بشورم گریه نکردی گویا واقعا سر شستن را پذیرفتی.واسه لباس پوشیدن هم گریه نمیکنی بهت میگم مامان پاشو دیگه میخوایم بریم حمامت تمام شده و بغلت میکنم و ازت میخوام دمپاییهات را در بیاری و شما هر دو تا پات را تکان میدی تا دمپاییها از پات بیوفتن و من شما را روی پام مینشونم و لباس تنت می...
10 دی 1392

13 ماهگی...

ا مروز شنبه 18 آبان 92. رور پنجم محرم. چند روز که 13 ماه گل پسرم هم تمام شده و امروز 13 ماه و 5 روزشه. کارهای جدید: .پوشیدن دمپایی مامان وبابا: دمپایی مامان یا بابا را میپوشی و راه میری.گاهی فقط یک لنگشو میپوشی...گاهی هم هر جفتشو...! .صندلی ماشین: واست صندلی ماشین خریدیم.به نظر میرسه که ازش بدت نیومده .چند دفعه توی این روزها با ماشین بیرون رفتیمو شما توی صندلی خودت نشستی خیلی هم نق نزدی .فقط دیشب که از خونه مامان عزیز برمیگشتیم چون خوابت میومد شروع کردی به نق زدن.به بابایی گفتم برات قران بذاره که گوش بدی از صدای قران خوشت میاد .آروم شدی و نزدییهای خونمون که رسیدیم دیگه خوابت برده بود. .شیرسواری: یک بند به گرد...
11 آذر 1392

12 ماهگی...

امروز سه شنبه 23 مهر 92. محسن مامان 1سال و 10روزش شده... فردا عید سعید قربان است... عیدت مبارک عزیز دل مامان وبابا....   اول اینکه دوشنبه 15 مهر رفتیم بهداشت هم واکسن 1سالگیت رو زدم وهم قد و وزنت را اندازه گرفتم. واکسنت که خیلی راحت بود اصلا هم گریه نکردی.احتیاجی به استامینفون هم نداشتی آخه واکسن 1سالگی تب نداره. قد:74 سانتی متر وزن:9/250 کیلوگرم دور سر 47 سانتی متر رشدت خوب بوده ماشاالله و روی نمودار. با پایان 1سالگی دیگه مجاز هستی همه چی بخوری. صبحانه: بهت کره عسل با نون دادم خیلی دوست داشتی.دیگه کره خرما و ارده شیره با نون هم میخوری .این ها را به صورت لقمه های خیلی خیلی کوچک میخوری.بعضی روزها هم همان حر...
7 آبان 1392

تولد 1 سالگی...

بالاخره 13 مهر ماه شد .روز تولد محسن کوچولو...                  " تولدت مبارک عزیز دل مامان " ...
13 مهر 1392

11 ماهگی...

امروز  یکشنبه 3 شهریور 92. 10 روز دیگه 11 ماهگی گل پسر تمام میشه و پا توی 12 ماهگی میگذاره. 11ماهگیت رو با یک بیماری ویروسی شروع کردی.3 شبانه روز تب داشتی و بعد رفتیم بروجرد.از روز چهارم  هم بدنت پر از دونه های قرمز شد که بعد از چند روز خودش از بین رفت. توی 11 ماهگی بیشترش بروجرد بودیم. باباجون 15 مرداد ماه 92 به رحمت خدا رفت .من و محسن تا مراسم سه شب جمعه اونجا موندیم .عصر روز جمعه اول شهریور با بابایی به تهران برگشتیم. اتفاقات خوب هم افتاد : دندان ششمت درومد.(دومین دندون سمت راست بالا ). خیلی بهتر تاتی تاتی میکنی .دستت رو به دیوار  مبل و یا هر چیز دیگه ای میگیری و راه میری به کمک مامان و بابا هم خوب میتونی راه...
10 مهر 1392

9 ماه و....روز....

آغاز 10 ماهگی... بالاخره 9 ماه گل پسر تمام شد و محسن پا توی 10ماهگی گذاشت و امروز شنبه 15 تیر92 نه ماه و دو روزش شده. توی این چند روز محسن کوچولو یاد گرفته که دستش رو به مبل یا مامان و بابا بگیره وروی دو تا پای کوچولوش بایسته. امروز محسن رو بردم بهداشت برای کنترل قد و وزن: وزن : 8/400 کیلوگرم قد : 71 سانتی متر دور سر : 46 سانتی متر   پنجمین دندان.... امروز چهار شنبه 19 تیر 92 . صبح اولین روز اولین ماه مبارک رمضان است که خانواده ما 3 نفره شده .محسن 9 ماه و 6 روزشه. امروز سحر خواب موندیم. بنده خدا بابایی بدون سحری روزه گرفت. دیشب متوجه شدم که دندون پنجم محسن هم دراومده. دومین دندون از سمت  چپ بالا.کلا انگ...
19 تير 1392

ملاقات با دوستان نی نی سایت

شنبه 8 تیر 92 با مامان نی نی های مهر 91 و نی نی هاشون قرار گذاشتیم بریم پارک بانوان تهران (بهشت  مادران) همدیگر رو ببینیم.توی عکس بالا با محسن منتظریم که بقیه بیان ما زودتر همه به پارک رسیدیم. این نی نی ها همه متولد ماه مهر و همسن و سال هستن.اسم نی نی ها وماماناشون از راست به چپ: حامد(کوثر) امیرحسین(ریحانه) صدرا(عطیه) نورا(نازنین) سیاوش(الهام) و محسن(پریسا)   خوب بود .خیلی خوش گذشت هم به من وهم به محسن کوچولو. ...
11 تير 1392